آرشیداآرام جانآرشیداآرام جان، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 1 روز سن داره

آرشیداخورشیدخونمون

حال اینروزها

اینروزهابعدازشنیدن خبرسقوط هواپیمای طبس واینکه یکی ازخانواده های عضونی نی وبلاگ هم تواین حادثه ازبین مارفتندحالم عجیب گرفته،اصلانمیتونم بیام اینجاومطلب بذارم ببخش منوعادت همیشگی من اینکه بعدازخبرهای اینچنینی یه مدتی بدحال میشم جمعه سفریکروزه داشتی به جاده بسی زیبای اسالم-خلخال(باتلفظ شیرینت)وجمعه هفته قبل هم بامامانی ایناوبدون بابارضارفتیم لاله پارک،22مردادهم عروسی عموی بهنیابودکه همه میگفتندچقدربزرگ وخانوم شدی وقدکشیدی گل قشنگم .همین تابعدشیرین ترینم ...
26 مرداد 1393

تعطیلات عیدفطر□سوراخ کردن گوش

دوباره سلام برگل گلابم،عزیزترینم 31تیرماه اواخرسن چهارسال وهفت ماهگیت گوشات روسوراخ کردیم وگوشواره دارشدی ؛اولش مثل خانومانشستی وبعدازسوراخی اولین گوش یه بغض کوچولوکردی وبعدازدومیش دیگه خیلی دردت اومده بودولی ازبس عشقی  اونجاگریه نکردی وبغل بابارضاحسابی گریه کردی تاخونه بعدکه بیتارودیدی بغلش کردی ویک گریه ای سردادی که نگوولی بعددیگه آروم شدی تاامروزکه نمیذاری گوشواره های جدیدت روبندازم ومیگی بذاریکماه بشه بعد مبارکت باشه :*صبح روزعیدفطررفتیم تهران تاتعطیلات عیددرکنارعزیزجون ایناباشیم وحسابی باعمه بازی کردی ،یه روزهم بردیمت دنیای بازی که کلی بهت خوش گذشت ودرضمن ازموسسه نخبگان هم مدرکت روگرفتیم که بعداعکسش روبه یادگارمیذارم برات،باباسرهن...
13 مرداد 1393
1